همنفس
همنفس

همنفس

آخرین روز

سلام همنفس من...

شد


روز
اخریشم تموم شد
اره تموم شد
چقدر سخت گذشت اما این سختی در مقابل چیزایی که بهش رسیدیم می ارزید
صدات اهنگ زندگیمه همنفس من ... باورم نمیشه تونستم دوباره اهنگ زندگیمو بشنوم ...
روز اولی که شروع شد چقدر تاریک بودم چقدر داغون بودم... خودمو تو تاریکی میدیدم مث همون شماره یک روز شمار ...تاریک بودم ، تاریک...
هر روز که میگذشت به چیزایی میرسیدم که کم کم از اون تاریکی بیرونم میاورد



صبورتر شدم . یادگرفتم بیشتر صبر کنم. دیدم چی داشت همه زندگیمو ازم میگرفت دیدمش که چطور یه بار دیگه از اونجایی که همیشه ضربه خوردم داشتم ضربه

میخوردم داشتم برا همیشه گل رزمو از دست میدادم اونم بخاطر این لعنتی ...
من فقط تورو میخوام فقط تورو گل رز خودمو ...
به هیچکدومشون احتیاج ندارم .
وقتی روحم اینطوری به روحت نزدیکه دیگه چی میخوام؟ وقتی توهمه لحظه هام هستی وقتی همیشه کنارم حست میکنم ...دیگه هیچی نمیخوام عزیزم . مهربونم ارامش تو بهم ارامش میده. هیچی نمیخوام جز ارامش درونی تو
یه ارامش واقعی ...
بالاخره سختیای ماهم یه روزی تموم میشه
یه روزی که به ته این جاده رسیدیم سختیامون تموم میشه
اونوقت نه مشکلی هست نه مانعی نه تعهدی ...
اون وقت میتونیم تا همیشه ...
دوست دارم گل رز من...



تقدیم به تو همنفس من ...  

39 روز

سلام همنفس من ...

روزشد و
رسید به تهش
و من رسیدم به تو
رسیدم به تو به عشق تو به معنای واقعی بودن و همنفس شدن ...
دوست دارم گل رز من
دیگه نمیذارم...هیچ چیز ...هیچوقت
تا ابد همنفس من...



تقدیم به تو همنفس من ...

38 روز

سلام همنفس من ...

روز
گذشت
و من
به اون چیزی که باید ، رسیدم
شاید خیلی زودتر از گذشتن این روزا
اما
گذشتن اینا بهم لازم بود
گذشتن تا یاد بگیرم بگذرم
تا صبور باشم
صبوری کنم...
دوست دارم همنفس من...



تقدیم به تو گل رز من

37 روز

سلام همنفس من ...
شد

روز
بازم سکوت ... چقدر خوب میتونه همه حرفامو بگه ...
حرفایی که برا گفتنشون هزارتا مانع وجود داره ...
هزارتا نباید ...
سکوت من یه فریاده...

دوست دارم گل من ...



تقدیم به تو همنفس من...

36 روز

سلام همنفس من ...


روز گذشته
فقط ...

منتظرم ...
منتظرم ...
منتظرم ...

دوست دارم همنفس من


تقدیم به تو گل رز من ...