همنفس
همنفس

همنفس

یک ماه

سلام همنفس من ...
امروزم گذشت باورم نمیشه ، شد 


روز
شده یک ماه ...یک ماه میگذره
دل من عجب صبری داری ...
چقدر صبور شدی...

.

.

.

_ چیه خنده داره؟
چرا میخندی دل دیوونه من؟
کدوم حرفم خنده داشت؟

_ تو هنوز نمیدونی تو این یه ماه چی سر من اومده ...
بهم میگی عجب صبری دارم؟
ه...
اما میدونی چی باعث شد با همه اینایی که سرم اومد بازم سرپا باشم و ادامه بدم چی بود؟ چی هست؟

_ چی؟

_ همون چیزی که از یه وقتی به بعد تو همه وجودت جاریه همونی که هر روز برزگتر و قشنگ تر میشه. همونی که واقعیه از عمق وجودت سرچشمه میگیره ...
همون عشق ابدی که من ازش سرشارم
اره اون باعث شد . هربار که دربوداغون بودم همون میشد مرهمم . دوباره خوب میشدم دوباره نیرو میگرفتم و میگیرم ...
اگر نبود منم نبودم...

_ دلکم م...

_ هیچی نگو ساکت باش .سکوتت یه دنیا حرفه...



تقدیم به تو گل رز من...

29 روز

سلام همنفس من ...
شد


روز

فقط میخوام بهت بگم بی نهایت دوست دارم گل رز من...
بدون تو ،همه زندی من هستی همه هستی من ...
معنای واقعی عشق ...
گل من ، یه روزی تو زندگیم اونقدر احساس خالی بودن میکردم که زندگی برام هیچی نبود جز گذروندن روزا و شبا بدون هیچ هدف و مقصود خاصی
هیچی... پوچ بودم ...
اما وقتی تو اومدی توزندگیم همه چیز برام قشنگ شد شدم یه ادمی که کلی ارزو هدف داره
شدم کسی که معنی عشق و احساس محبت عمیق و پاک واقعی رو حس کرده ، اینا بهم خیلی چیزا داد 
حالا کلی برنامه دارم برا اینده هدف دارم برا زندگیم
و خیلی چیزای دیگه که منو از یه ادم پوچ به جایی رسوند که کلی نقشه برا اینده ش داره
دوست دارم گل رز من
عاشقتم ...


تقدیم به تو بهترین همنفس دنیا ...

28 روز

سلام همنفس من...


روز گذشت...

منتظرم این روزا تموم شه دارم میشمارم اما وقتی تموم شد...
وقتی به تهش رسیدیم ...
من دیوانه وار منتظر تموم شدنشم و شنیدنت...
...
دوست دارم گل من فقط همین...


تقدیم به تو گل رز من...

27 روز

سلام همنفس من...

یه روز دیگه هم گذشت ... شد


روز

روزایی که مث سال دارن میگذرن

چرا همیش اینطوریه؟

چرا وقتی میخوای زمان کندتر بره یه جوری بهت میگذره که ساعتا مث یه دقیقه س اما یه وقتایی دلت میخواد زمان زود بگذره زودتر تمومش شه اما بر عکس اصلا عین خیالش نیست اونقدر کند میره که حرصتو در میاره  با همه وجودت از هرچی ساعته متنفر میشی

یه وقتایی دلم میخواد هرچی ساعته نابود کنم . گم شم تو زمان اما ...

قصه من و ساعت ادامه داره تا...

دوست دارم گل رز زیبای من....



تقدیم به تو همنفس من ...

26 روز

سلام همنفس من...
شد 

روز
.
.
.
گل من
همنفس من
نمیدونم مهربونیات ، دل پاکت، اون احساس نابت ، عشق بیدریغ و بینهایتت با دلم چکار کرد که تونستم یه بار دیگه یکی از اون غیر ممکنارو برای خودم ممکن کنم
اره یه غیر ممکنو ممکن کردم ... کاری که هیچ وقت فکر نمیکردم بتونم حالا حالا ها ازش بگذرم نه از اون از خودم از اشتباهاتم از گذشته ای که نابود شد از بهترین
سال های بچگی که بچگی نکردم و بجاش خودمو ازار دادم بجاش ایندمو خراب کردم
 روزا و ساعتایی که بخاطرش هر کار ... من خودمو نابود کرده بودم
اون شب ، همونی که پاک شد ، پاکش کردی...
پاک شد اما روحم هنوز درگیرش بود
نمیدونم چرا اما داشتم با یه اشتباه یه اشتباه دیگه رو برای خودم از بین میبردم
فکر میکردم باید یه جوری تاوان بچیگمو پس بدم
 اون زمانایی که خودم ، اره خودم نه هیچ کس دیگه باعث از بین رفتن و خراب شدنش شد باعث شد هم به روحم هم به جسمم ضربه سختی بزنم فکر میکردم با این کار
حداقل میتونم به روحم ارامش بدم اینطوری فکر میکردم برام راحت تره که تمومش کنم اما
اما همش اشتباه بود داشتم دوباره با خودم بد میکردم داشتم خودمو ایندمو دوباره با یه اشتباه دیگه نابود میکردم
همنفس من مرسی که بازم کمکم کردی بهترین تصمیمو بگیرم
مرسی که با دل مهربونت با عشق بی نهایتت کمکم کردی راهمو درست انتخاب کنم
...
دوست دارم همنفس من ...
تا ابد با همه وجودم عاشقتم...
...



تقدیم به تو گل رز خوش عطر من...