همنفس
همنفس

همنفس

16

سلام همنفس من...


روز گذشت

اما گل من دیشب تا حد جنون دلتنگت بودم . اونقدر که دیگه تحمل هیچ چیزو نداشتم . دیگه نمیتونستم...

چندبار اومدم تا اپ کنم اما دلم نمیذاشت امونمو بریده بود بهم اجازه نمیداد خودم چیزی بنویسم همه قلبو روحو جسمو همه وجودمو دلتنگی گرفته بود . چیزایی مینوشتم که نباید بگم . نباید...

 تمام شب یادگاریتو تو بغلم گرفته بود ... هنوز عطرش منو دیوونه میکنه هنوز وقتی میگیرمش تو دستم کنده میشم از هرچی ... منو میبره به زیباترین لحظه هام ...

تمام شب اینطوری گذشت تا دلم یکمی اروم شد ...

اما حالا این دلتنگیه این دوریه این روزا ...

 گل من بینهایت دلتنگتم روزارو میشمارم ...

امروزم داره تموم میشه ...

دوست دارم مهربونترین همنفس دنیا ...


تقدیم به تو گل رز زیبای من ...

یه روزی واقعی میشه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد