همنفس
همنفس

همنفس

هفت

سلاااااااااااااااااااام همنفسم

امروزم تموم شد ...

با اینکه هیچ سالی نبود که همچین روزی برام مهم باشه و معمولاهم یکی دو  روز بعدش متوجه میشدم ، اما امسال یه چیز دیگه بود . یه حال و هوای دیگه داشت . از همیشه بچه تر شده بودم نمیدونم شاید دلیلش...

نمیدونم

با اینکه رفتارم با بقیه مثل همیشه بود اما ته دلم مث بچه ها ذوق کرده بودم. ظاهرم مثل همیشه آروم بود اما تو دلم ...

همش بخاطر وجود پاک و دل مهربونته مهربونم . خیلی دلم میخواست با هم باشیم اما نشد ... ولی مهم نیست

تازه مساوی شدیم

هست آن نیست که هر لحظه کنارت باشد

هست آن است که هر لحظه به یادت باشد

مهم اینکه قلب پاک و مهربونت همیشه با منه.

باورم نمیشد یه سالی بشه ، بیاد ، که من این روز برام مهم بشه . با اینکه به قول تو یه سال... اما انگار از همیشه ...

مرسی گل مهربون من ممنونم ازت بهترین لحظه ساز زندگیم . پاییز امسال با تو یه رنگ و حال و هوای دیگه ای داره .

یکی از بهترین روزای زندگیم و بهترین سالی بود که داشتم از همیشه بهتر وقشنگ تر اما این زیبایی مدیون حضور توئه گل من

مرسی بخاطر اون هدیه فوق العادت. بهترین و زیباترین هدیه ای که تو تمام عمرم گرفته بودم . چقدر به دلم نشست وقتی بستشو باز کردم و  اون اهنگ... فوق العاده ست

بی نهایت ممنونم ازت مهربونم

دوستت دارم همنفسم ...

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد