همنفس
همنفس

همنفس

هم نفس

خدایا شکرت...


خدایا هزاربار شکرت...
بالاخره تونستم گل خودمو ببینم . بالاخره تونستم به اون چشمای مهربون نگاه کنم . چشمایی که با اومدنشون تو زندگیم بهم فهموندن دنیا همه چیزش بد نیست. خدایا ممنونم ازت بخاطر خلقت بهترین و مهربون ترین گل دنیا . بخاطر خلقت اون چشمای مهربون که  وقتی بهشون نگاه میکنم دیگه هیچ غمی تو دلم نیست .
گل مهربونم ، هم نفسم ، تو بهترین و شیرین ترین لحظه  های عمرمو برام ساختی . وقتی  به چشمای مهربونت نگاه میکردم و اینکه میدونستم اوناهم دارن به من نگاه میکنن بهترین احساس دنیا رو داشتم . احساسی که تا اون روز تجربه نکرده بودم . آخه هیچ کسی رو اینقدر دوست نداشتم که به این حس برسم . هر روزی که میگذره ، نه  ، هر ساعتی که میگذره...اما نه بازم نه ،هر لحظه ای که میگذره از لحظه قبل بیشتر دوست دارم و این دوست داشتن بهم امید میده ، بهم زندگی میده ، بهم نفس میده.
با تو بودن برام بهترین حس دنیاست. این تویی که با اون چشای مهربونت با اون نگاه با محبتت  منو از غما آزاد میکنی . همه  لحظه هایی که با تو هستم برام شیرین و قشنگن. هر لحظه یه حس قشنگ یه احساس ناب . همش با وجود پاک و مهربون تو میشه.


صدات آرامش من، نگاهت امیدم به زندگی ، دیدن چشمات بزرگترین آرزوم و نفسهات دلیل بودنمه همنفس من


گل مهربونم ، من دل به مهر و محبت تو دادم، به اون احساس پاکت
پس تا ابد همراهم باش ...



   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد