دلتنگی

سلام...

امروز خیلی دلتنگم ، خیلی ...

به قول محسن چاووشی همیشه خسته از روزای برفی...

تو این روزا با همه گرماش، اما بازم لحظه هام مثل روزای سرد برفیه...خسته ام ازین ساعتا...

اخه چرا باید فاصله بین دوتا هم نفس باشه؟

دلتنگم ، دلتنگ گلم ، همنفسم که بی نهایت دوسش دارم...

ای کاش هیچ فاصله ای نبود. ای کاش میشد... ای کاش برسه روزی که ببینمش و برای همیشه کنار هم باشیم، همیشه از وجود پاکش لذت ببرم...

ای کاش زودتر این فاصله ها از بین بره ...خدایا تو که داره این محبتو میبینی...تو که میدونی چقدر دوسش دارم تو که میدونی شده برام نفس، پس چرا ازم دوره؟ چرا وقتی میخوام باهاش حرف بزنم باید به جای خودش به عکسش حرفای دلمو بگم؟ 

ای خدااااااااا... شکرت... همین که تو همه لحظه هام هست برام کافیه ... صبر میکنم تا روزش برسه ... تا وقتش برسه...تا لحظه ای برسه که بتونم ببینمش و ...

خیلی دوست دارم گلم ... بی نهایت دوست دارم...

صبر میکنم تا اون روز ... صبر